جدول جو
جدول جو

معنی رد –و بد - جستجوی لغت در جدول جو

رد –و بد
معامله کردن، رد و بدل کردن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ دُ بَ)
مرکّب از: ’رد’ عربی + ’بد’ فارسی، ناسزا و ناخوب. سخنهای کج واکج که در حالت بحث و مکابره بر زبان آرند. (غیاث اللغات) (آنندراج)، ناسزا
لغت نامه دهخدا
تصویری از رد و بد
تصویر رد و بد
کج واکج سخنانی که در جستار و نبرد بر زبان آورند
فرهنگ لغت هوشیار
دشنام، بد و بی راه، حرف نامربوط، معامله کردن
فرهنگ گویش مازندرانی